يکي را عسس دست بر بسته بود يکي را عسس دست بر بسته بودشاعر : سعدي همه شب پريشان و دلخسته بوديکي را عسس دست بر بسته بودکه شخصي همي نالد از دست تنگبه گوش آمدش در شب تيره رنگز بيچارگي چند نالي؟ بخفتشنيد اين سخن دزد مغلول و گفتکه دستت عسس تنگ بر هم نبستبرو شکر يزدان کن اي تنگدستچو بيني ز خود بينواتر کسيمکن ناله از بينوايي بسي #سعدی شیرازی #شعروادب #دیوان اشعار #اشعار سعدی شیرازی مقالات مرتبط {{Title}} {{CategoryTitle}} تازه های مقالات {{Title}} ارسال نظر در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود نام : ایمیل : نظرات کاربران {{Fullname}} {{Creationdate}} {{Body}} Show all comments = page.items.pageCount : false" on="tap: AMP.setState({ pageNumber: pageNumber ? pageNumber + 1 : 2 })"> = page.items.pageCount : false" on="tap: AMP.setState({ pageNumber: pageNumber ? pageNumber + 1 : 2 })"> = page.items.pageCount : false" on="tap: AMP.setState({ pageNumber: pageNumber ? pageNumber + 1 : 2 })"> = page.items.pageCount : false" on="tap: AMP.setState({ pageNumber: pageNumber ? pageNumber + 1 : 2 })">
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}